در رثای مرحوم نوربخش
آرایش عروس: یادداشت/ علی سرزعیم - اقتصاددان
شناخت من از مرحوم نوربخش به یك سال قبل برمی گردد كه وارد وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی شدم و پیش از آن آشنایی با ایشان نداشتم. آن چه در این یك سال از ایشان دیدم مرا جزو ارادتمندان ایشان قرار داد. تجربه بالا در زمینه تامین اجتماعی سبب شده بود به رغم این كه تحصیلات آكادمیك در حوزه بیمه اجتماعی نداشت اما كاملا به مفاهیم مرتبط مسلط شده بود. هیمنه ای كه ایشان در امر مدیریت سازمان بزرگ تامین اجتماعی پیدا كرده بود، به نحوی بود كه همواره یافتن جایگزین برای ایشان كاری سخت بود. به رغم این كه چندین بار آماده جدایی از این سازمان شده بود اما دولت نمی توانست به راحتی جایگزینی برای ایشان پیدا كند. نوبت آخر بابت بی مهری هایی كه دیده بود، سخت آزرده بود و اعلام نمود كه دیگر كارش را ادامه نمی دهد و چند روزی هم به سر كار نرفت اما شاهد بودم كه مسئولین كشور همچون آقای جهانگیری، آقای نهاوندیان، آقای ربیعی و دیگران تلاش كردند ایشان را منصرف كنند. ایشان به راستی مدیری لایق بود كه واقعا اگر مردم كشور از وجود چنین افرادی در نظام حكمرانی اطلاع داشته باشند، تا این حد مایوس و ناامید از آینده نمی شوند و به راستی اگر نظام حكمرانی تا همین حد هم كار می كند مرهون كار و تلاش این دسته از افراد خدوم است.
برای من كه در ارتباط مستقیم با حل و فصل مسائل صندوق ها و سازمان های زیرمجموعه وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی هستم چند بار پیش آمد كه تلفن همراهم حوالی ساعت ۱۱ شب به صدا درآمد و می دیدم از دفتر دكتر نوربخش است. برای من بسیار جالب و رشك برانگیز بود كه ایشان این گونه خستگی ناپذیر تا دیروقت به كار و فعالیت مشغول بود. یكی از اقوام اینجانب هم كه متخصص ارتوپد است، ذكر می كرد كه مرحوم نوربخش در حوزه جراحی هم معمولا مریضان سختی را قبول می كرد كه دیگر پزشكان به راحتی حاضر به پذیرش آنها نبودند. آن مرحوم جزو كسانی بود كه با سختكوشی و پركار بودن تلاش می كردند تا راه را به رغم وجود مشكلات مختلف بازكنند. یك نوبت هم متوجه شدم ایشان در ایام آخر هفته و تعطیل به طبابت مجانی برای مردم فقیر حاشیه نشین كه هیچ پوشش بیمه ای ندارند، می پردازند.
یكی دیگر از خصوصیت های ایشان تعصب و حمیتی بود كه در امر سازمان تامین اجتماعی و بیمه شدگان داشتند. یكی از مسائلی كه بارها ایشان را آزرده می كرد مساله مطالبات سازمان از صندوق فولاد بود كه در نوبت آخر كه در این رابطه جلسه ای تشكیل شد دیدم دكتر نوربخش چنان سرخ شده و حالت عصبی پیدا كرده بود كه نگران ایشان شدم. در آن حالت عصبی به مخاطب خود می گفت به جدم قسم اگر بفهمم این عدم همكاری شما برای چیست، تلاش می كنم به شما كمك كنم ولی این عدم همكاری شما را اصلا نمی فهمم! بابت تادیه مطالبات سازمان تامین به هر دری زد تا بتواند آنرا در بودجه سال ۱۳۹۷ وارد كند. این در حالی بود كه ایشان حقوق ناچیزی از سازمان تامین اجتماعی دریافت می كرد. برای ما واضح بود كه ایشان اگر می خواست می توانست با تخصص بالایی كه داشت در عرصه پزشكی درآمد بالایی داشته باشد ولی برای ایشان درآمد اولویت بالایی نداشت و سازمان تامین اجتماعی اهمیت بیشتری داشت.
چندی قبل در كمیسیون اقتصادی دولت بحث بیمه رانندگان پیش آمد و از قضا نماینده سازمان در جلسه برای طرح مساله و دفاع از مدعیات سازمان حاضر نشد. مسئول جلسه سوال كرد كه آیا مایلید مبحث را از دستور این هفته خارج كنیم؟ به سرعت شماره موبایل دكتر نوربخش را گرفتم و سوال كردم كه آیا در این مسئله حضور ذهن دارید؟ خنده ای كرد و گفت معلوم است كه دارم و تمام جزئیات را از بر هستم. گفتم پس موبایلم را روی بلندگو می گذارم و كنار میكروفن گذاشتم. ایشان حدود یك ربع تمام سابقه مسئله را به صورت كامل شرح داد. به هر حال تسلط ایشان بر مسائل سازمان كم نظیر بود.
در كنار همه این مسائل نكته دیگری هم در ایشان بود كه برایم مورد توجه بود و آن این كه به رغم گرفتاری شدید همواره در جلسات وزارتخانه، سفرهای وزیر و مناسبت ها حاضر می شد و گرفتاری ها مانع نمی شد تا در مسائل وزارتخانه حضورش كمرنگ شود. آخرین مبحث بحث شفافیت بود كه ایشان اصرار داشت در برنامه وزیر جدید در اولویت قرار گیرد و تاكید داشت كه وزیر جدید تعاون، كار و رفاه اجتماعی مبحث شفافیت را ادامه دهد و پیشنهادهایی برای این مسئله هم داشت. در بحث تحریم هم پیوسته تاكید می كرد كه باید به شكل فعال تری به این مورد پرداخت و آمادگی خویش را برای هرگونه همفكری اعلام نمود.
این جانب به رغم دوره كوتاهی كه توفیق داشتم تا با ایشان همكاری كنم اما جزو ارادتمندان ایشان شدم. خدایش رحمتش كند و با اجداد پاكش محشورش گرداند.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب